برگزاری مرتب جلسات خانوادگی کمی دشوار است اما در راس ابزارهای ارتباطی و فرزند پروری قرار دارند. بچهها در جلسات خانوادگی چیزهای زیادی یاد میگیرند، مانند گوش دادن، احترام گذاشتن به تفاوتها، ابراز قدردانی، حل مسئله، تمرکز بر راهحلها، و تجربه این که اشتباهات فرصتهای فوقالعادهای برای یادگیری هستند. من یک لیست بسیار طولانی تر دارم، اما شما این ایده را دریافت کردید. جلسات خانوادگی نیز یک سنت خانوادگی ایجاد می کند و خاطرات زیادی را ایجاد می کند.
چرا جلسات خانوادگی اینقدر سخت است؟
از آنجایی که جلسات خانوادگی بسیار مهم است، چرا بسیاری از خانواده ها از وقت گذاشتن برای اجرای آنها اجتناب می کنند؟ یا وقتی انجام می دهند، با این همه چالش رو به رو می شوند؟
بخشی از مشکلات نیز می تواند این باشد که والدین وقت کافی برای آموزش نمی گذارند. آنها ممکن است از فرزندان خود انتظار داشته باشند که تمام مهارت های لازم برای جلسات خانوادگی را داشته باشند. وقتی به آن فکر می کنید، به همان اندازه منطقی است که از بچه ها انتظار داشته باشید که با واژگان یک دانشجو سال اول شروع به صحبت کنند.
کودکان زیر چهار سال ممکن است از نظر رشدی آمادگی یادگیری مهارت های جلسات خانوادگی را نداشته باشند. جلسات را متناسب با سن آنان پیش ببرید. از بازی و نمایش کمک بگیرید. این چند جلسه اول باید حدود ۱۵ دقیقه طول بکشد.
نکاتی برای داشتن جلسات خانوادگی موفق
هدف از یک جلسه خانوادگی، تقویت ارتباط باز بین اعضای خانواده است. این جلسات مکان امنی است که در آن همه آزادند که در هنگام همکاری برای تصمیم گیری و حل مشکلات، نظر و احساس خود را بیان کنند. یک جلسه ساختاریافته زمانی که خانواده برای آن آمادگی لازم را داشته باشد، به تحقق این امر کمک می کند. در ادامه نکاتی که برای برگزاری جلسات خانوادگی لازم است بررسی می کنیم:
جلسه را در یک زمان برنامه ریزی شده و منظم برگزار کنید:
شروع و پایان به موقع جلسه مهم است. به زمانهای جلسه متعد باشید و با در اولویت قرار دادن آن ها تعهد بالا را در اعضای خانواده تقویت کنید. گاهی اوقات بحثها ممکن است طولانی شود، بنابراین یکی از والدین باید خود را مسئول زمان منصوب کند. ۱۰ دقیقه قبل از پایان جلسه، والدین مسئول وقت باید ببینند که آیا اعضای خانواده معتقدند بحث در ۱۰ دقیقه حل و فصل می شود یا می خواهند زمان جلسه را تمدید کنند یا جلسه جدیدی را برای ادامه بحث برنامه ریزی کنند.
مسئولیت های جلسه (به عنوان مثال، رهبر، منشی و زمان نگهدار) را بین اعضای خانواده بچرخانید:
برابر رفتار کردن با همه اعضای خانواده تمرین خوبی برای حل مسئله است. همه را تشویق کنید که شنوندگان خوبی باشند. رهبر اصلی باید یک عضو بزرگسال خانواده باشد که بتواند الگوی ارتباط مثبت/باز و مهارت های گوش دادن و مهارت های میانجی گری برای سایر اعضای خانواده باشد. رهبر، جلسه را به موقع شروع می کند و به پایان می رساند و به خانواده کمک می کند تا قوانینی را که باید از آنها پیروی کنند، تدوین کنند. یک مثال از یک قانون این است: فقط یک نفر در یک زمان صحبت می کند. بقیه به اندازه کافی خوب گوش می دهند تا بتوانند آنچه را که گوینده می گوید و احساس می کند، برای رضایت او تکرار کنند. رهبر اطمینان حاصل می کند که همه نقطه نظرات شنیده می شود.
رهبر همچنین توجه همه را در یک زمان بر یک موضوع متمرکز می کند و جلسه را به موقع پایان می دهد. در پایان جلسه، خانواده تصمیم می گیرند که دفعه بعد چه کسی رهبر، منشی و زمان نگهدار باشد. برخی از خانواده ها منشی را انتخاب می کنند که صورتجلسه تصمیمات و توافقات را نگه می دارد. منشی همچنین میتواند فعالیتها و ضربالاجلها را در یک تقویم ثبت کند تا همه ببینند. جلسه بعدی می تواند با یک کلام مجدد توسط منشی شروع شود. این صورتجلسه می تواند یک دفترچه خاطرات خانوادگی باشد که برای نگاه کردن به گذشته در سال های بعد نگهداری می شود. نقشهای رهبر و منشی را میتوان بین بزرگسالان جابهجا کرد تا زمانی که همه از نحوه برگزاری یک جلسه خانوادگی مؤثر اطلاع داشته باشند. سپس این نقش ها را می توان در بین کودکان کوچکتر نیز چرخاند.
نشست خانوادگی را ارزیابی و تنظیم کنید:
به یاد داشته باشید، همانطور که اعضای خانواده در طول زمان رشد می کنند و تغییر می کنند، قوانین و سطح جلسات خانوادگی را ارتقا دهید. اگر بچهها میخواهند کاری انجام دهند که اشتباه به نظر میرسد، به جای وضع قانون یا منع آن، درباره آن بحث کنید. برخی از مسائل یا پیامدهایی را که ممکن است نادیده گرفته باشند، مطرح کنید. اگر موضوع خیلی جدی نیست، ممکن است تجربه یادگیری خوبی برای آنها باشد تا با این عواقب کنار بیایند، به خصوص اگر والدین بتوانند به جای سرزنش کردن، به شیوه مربیگری آموزش دهند. کودکان در صورتی که از قبل آگاهی کامل داشته باشند و سپس مسئولیت تصمیمات خوب و بد را به عهده بگیرند، بهتر می توانند تصمیم گیری خوب را بیاموزند. برای ارزیابی پیشرفت خانواده، ارزیابی کنید که فرزندان چقدر مسئولیت حل مشکل را بر عهده می گیرند. آیا هیچ یک از اعضای خانواده احساس نزدیکی به یکدیگر می کنند؟ آیا سطح اعتماد افزایش می یابد؟ توجه به تغییرات مثبت کوچک راه خوبی برای تشویق و پیشرفت مداوم است.
کلید موفقیت در جلسات خانوادگی انعطاف پذیری است:
از چیزهایی استفاده کنید که به خانواده شما کمک می کند تا از فراز و نشیب های زندگی خانوادگی عبور کنند و پس از یک رویداد استرس زا به عقب برگردند. خانواده هایی که می دانند چگونه خود را به خوبی با تغییرات اجتناب ناپذیر سازگار کنند، سطح رضایت و همدلی بالاتری دارند.
در یک محیط امن، اعضای خانواده می توانند نظرات خود را بدون تنبیه یا تلافی بیان کنند. رهبر ممکن است بحث را با این جمله آغاز کند: «مشکلی که امروز میخواهیم حل کنیم این است…. من پیشنهاد می کنم که … دقیقه را به این موضوع اختصاص دهیم. آیا این قابل قبول است؟» بعداً در صورت لزوم، اعضای خانواده می توانند زمان بیشتری را دوباره مذاکره کنند. همانطور که رهبر متوجه میشود که بحث از مسیر خارج میشود، ممکن است بگوید: «به نظر میرسد این موضوعی است که ممکن است بخواهیم در زمان دیگری درباره آن بحث کنیم. اما در حال حاضر موضوعی که ما اینجا هستیم تا در مورد آن بحث کنیم این است که…” وقتی رهبر متوجه میشود که شخصی حرف سخنران را قطع میکند، ممکن است بگوید: «ببخشید، (اسم فرد) ما می خواهیم نظر شما را بشنویم زیرا برای ما مهم است. آیا میتوانید آن را نگه دارید تا زمانی که (اسم فردی که در حال صحبت است) صحبتش را تمام کند؟» این نوع رهبری ممکن است برای کودکان دشوار باشد، بنابراین والدین ممکن است لازم باشد برای تقویت قابلیتهای رهبری کودک وارد عمل شوند. برخی از کودکان ممکن است بتوانند از طریق نوشتن، نقاشی و ایفای نقش، نگرانی های خود را بهتر بیان کنند. در این جلسات مهم است که از نقاط قوت هر یک از اعضای خانواده برای کمک به بحث و حل مسئله استفاده شود.
اغلب وقتی ناراحت هستیم جملاتی را با «تو خیلی….» یا «تو همیشه این کار را میکنی و من را عصبانی میکند» یا نسخهای مشابه شروع میکنیم. وقتی فردی که با او صحبت می کنیم این را می شنود، بلافاصله دفاع می کند. با این حال، هنگامی که اغلب این اطلاعات را به اشتراک می گذارید، سعی می کنید نگرانی یا احساسی را بیان کنید. سعی کنید جملاتی را با «وقتی… احساس ناراحتی میکنم» یا «وقتی… ناراحت میشوم» شروع کنید، این به سایر اعضای خانواده کمک میکند بدون اینکه احساس کنند مورد حمله شخصی قرار گرفتهاند، متوجه شوند که چه احساسی دارید و چه چیزی میخواهید تغییر کند.
از مراحل حل مسئله استفاده کنید:
در نشست های خانوادگی برای حل مسائل مراحل حل مسئله را طی کنید.
با اجماع تصمیم گیری کنید:
اجماع به عنوان برقراری ارتباط، حل مشکل و مذاکره در مورد مسائل اصلی تعریف می شود تا زمانی که هیچ یک از اعضای خانواده مخالفت عمده ای با این تصمیم نداشته باشند. یا زمانی که همه اعضا بتوانند با آن زندگی کنند. تصمیم گیری مستبدانه به یک فرد اجازه می دهد که تصمیم بگیرد. تصمیم گیری دموکراتیک به اکثریت اجازه تصمیم گیری می دهد. هیچ کدام در خانواده هایی که افراد در کنار هم زندگی می کنند، کار می کنند و بازی می کنند، به خوبی کار نمی کند. آن دسته از اعضای خانواده که احساس نمیکنند شنیده میشوند، ممکن است تصمیمهای گرفته شده از این طریق را خراب کنند. تصمیم گیری با اجماع نیازها و خواسته های اصلی همه را در بر می گیرد. این امکان برقراری ارتباط موثر، حل مسئله، مدیریت خشم و تعارض را فراهم می کند. تصمیم نهایی باید چیزی باشد که همه اعضای خانواده بتوانند از نظر عاطفی، مالی، فیزیکی و ذهنی با آن زندگی کنند.
هنگامی که به نظر می رسد که توافق دارید، مطمئن شوید که به اجماع رسیده اید.
“آنچه از ما می شنوم که می گوییم همه ما می توانیم انجام دهیم این است که ….” آیا کسی اعتراض عمده ای دارد؟» اگر کسی مشکلی دارد، صحبت کنید و بیشتر مذاکره کنید.
بدون دیدگاه