گاهی اوقات، معلمان از دانش آموزان ناامید می شوند. و مطمئناً دلایل خوبی برای این مسئله وجود دارد مانند سر پیچی از انجام تکالیف، بهانه آوردن، بی نظمی در کلاس و …
گفته می شود، معلمان این حرفه را اغلب در اوایل رشد بزرگسالی خود به دلایلی انتخاب می کنند. به طور معمول، معلمان به این حرفه ملحق میشوند زیرا به کمک به کودکان برای یادگیری اهمیت میدهند. آنها مجموعه ای از دانش دارند و هیجان زده هستند که آن اطلاعات را با ذهن های تازه و در حال رشد به اشتراک بگذارند. آنها می خواهند در شکل گیری رهبران آینده جهانی که به شدت به کمک نیاز دارد، نقشی داشته باشند.
ممکن است به عنوان فردی که سال هاست که تدریس می کنید، گاهی اوقات فراموش کنید که چرا از ابتدا وارد این حرفه شدید. در مواقعی، خوب است یادآوری کنیم که چرا در این حرفه مشغول به کار هستیم!
کتاب جدید پیتر و جانین، آموزش با شفقت: سوگند یک مربی برای آموزش از صمیم قلب، دقیقاً حکم این یادآوری را برای ما دارد. این کتاب که با سادگی و ظرافتی تازه نوشته شده است، آموزش را از مهمترین زمینه ها محسوب می کند و بر این واقعیت تمرکز دارد که هر دانش آموزی که در کلاس با آنها روبرو می شویم یک انسان است. انسانی که در همان قطاری که ما خودمان سوار آن هستیم، بلیت دارد.
پیتر و ژانین نویسندگان این کتاب هستند و کتاب حول یک سوگند چند قسمتی (در زیر) سازماندهی شده است. هر یک از عناصر این سوگند که در زیر به تفصیل شرح داده شده است، به قول نویسندگان، به عنوان یادآوری برای همه معلمان است و در مورد دلایل اساسی که ما در وهله اول وارد این کار شدیم، صحبت می کند.
سوگندنامه کافمن و شیپر (۲۰۱۸) در رابطه با آموزش دلسوزانه
مقدمه: رفاه اجتماعی، عاطفی و فکری دانش آموزان اولویت اصلی من است و اقدامات من به عنوان یک مربی باید منعکس کننده این هدف باشد. به این ترتیب، من متعهد میشوم که تا حد توانایی و قضاوتم از این اصول پیروی کنم.
طرز فکر مبتدیان را تمرین کنید: من خودم را ناتمام می بینم تا بتوانم از آنچه دانش آموزان به کلاس می آورند یاد بگیرم و به آنها احترام بگذارم.
از قانون طلایی پیروی کنید: با تصور کردن خود به عنوان یک دانش آموز در کلاس، با دانش آموزان با وقار و احترام رفتار می کنم و میل واقعی آنها را برای یادگیری پرورش می دهم.
از ناملایمات درس بگیرید: سعی میکنم شرایط سخت را درک کنم تا بتوانم با درد و رنج درون خودم و دانشآموزان ارتباط برقرار کنم و به آن پاسخ دهم.
نفس خود را دم در بگذارید: از طریق فروتنی و احساس آسیب پذیری، من به تدریس خود خوشامد می گویم و قلبم را به روی کودکان باز می کنم.
روی شیمی کلاس درس تمرکز کنید: من باید جامعه منسجمی از فراگیران را به منظور پرورش یک تجربه آموزشی انسانی ایجاد کنم.
با تمام حواس خود گوش کنید: من عمیقاً، به طور کامل و فعالانه با در نظر گرفتن کلمات، حرکات و سکوت دانش آموزان، به آنها گوش می دهم.
فضا را امن نگه دارید: با دانستن اینکه دانش آموزان استرس و عدم اطمینان را تجربه می کنند، فرصت هایی برای احساس، تأمل و بیان فراهم می کنم.
مثل خورشید آموزش بدید: همه دانش آموزان به توجه و محبت معلم نیاز دارند و معلم لازم است فارغ از عملکرد دانش آموزان به همه آن ها با عشق و توجه آموزش دهد.
گاهی اوقات، شما به دیدگاه شخص دیگری در مورد مسائل نیاز دارید تا در وهله اول نکته کار خود را به خاطر بسپارید. تدریس با شفقت که توسط دو معلم واقعاً دانش آموز، دلسوز، کارکشته و مؤثر نوشته شده است، دقیقاً این دیدگاه را برای هر کسی در حرفه معلمی فراهم می کند.
اگر در زمینه آموزش هستید، به یاد داشته باشید که شما در وهله اول وارد این کار شدید زیرا به پرورش ذهن های جوان باهوشی که ما را در نسل بعدی به جلو هدایت می کنند اهمیت می دهید. گرما ساطع کنید و برای تک تک دانشآموزان قابل دسترس باشید. به قول کافمن و شیپر، مانند خورشید آموزش دهید و به همه دانش آموزان به یک اندازه بتابید.
بدون دیدگاه